سکوتِ هدفمند

یک ریز داشت از طرح هدفمندی یارانه ها دفاع می کرد . برای چند نفر از فک و فامیلِ پا به سن گذا شته حرف می زد . من و دیگرانی هم که آنجا بودیم صلاح را در سکوت کردن می دیدیم . سکوتی که او را بیشتر به وجد می آورد . با حرارت حرف می زد . می گفت هدفمندی درآمدها را بالا می برد ! اما نمی گفت چطوری و با کدام دلیل علمی ! می گفت اگر اجرا شود و « فتنه » چی ها فتنه نکنند ، واقعن پول نفت سر سفره یِ مردم خواهد آمد . اما نمی گفت فتنه فقط بهانه ای بود برای این که شکست احتمالیِ طرح را توجیه کنند . . . شاید سکوت بهترین جواب او بود . اما در قسمتی از سخنرانیِ هدفمند و اجرایِ ماموریتش چیزی گفت که نمی شد ساکت بود . خدایی خیلی تلاش کردم . زور زدم ! اما نشد . نمی دانم شما می توانستید وقتی می گفت تا امروز هیچ کس نتوانسته با دلیل و منطق بگوید که این طرح خوبی نیست برایِ اجرا، سکوت کنید ؟!
بنابراین گفتم کجا دیدید یا شنیدید که کس یا کسانی از همان هایی که مخالف اجرایِ این طرح با این شرایط هستند در برابر افکار عمومی اجازه پیدا کنند که اجرای این طرح را منصفانه نقد کنند و طرفدارهای طرح و مجریان آن دفاع کنند و مردم ببینند و بشنوند و قضاوت کنند ؟ گفت همه آمدند و دفاع کردند و مردم را آگاه کردند . گفتم کدام یک از اقتصاد دان های منتقد طرح اجازه یِ این را پیدا کردند که در برابر همان توجیه ها حرف خودشان را بزنند ؟! گفت روزنامه ها تان نوشتند . و وقتی این را می گفت رویِ « تانِ » روزنامه ها تاکید کرد . گفتم همان روزنامه هایی که توقیف شده اند ؟! گفت و این بار خشن تر گفت که لابد خلاف داشتند . گفتم پس هر کس از طرح اقتصادی که معلوم نیست چه بر سر مردم خواهد آورد و اصلن چرا این همه بر اجرایِ آن در شرایط فعلی اصرار می شود ، انتقاد کند مرتکب خلاف شده است ؟! . . .
« نمی دانم چرا باران نمی بارد ! » این را یکی از همان هایی که سکوت کرده بود گفت و خیلی سریع دست من را گرفت و ادامه داد : « برویم ببینیم نانوایی خلوت شد نان بخریم » و من ادامه دادم : موافقم ! تا سوبسیدش را قطع نکرده اند برویم ! . . . و او دستم را چنان محکم فشار داد که گفتم : آخ ! . . . ورفتیم .