-
تمام انسان ها در زندگی خویش از فراز و نشیب برخوردارند و با مشکلات مختلفی
مواجهند. افراد معمولا در برخورد با مشکل دچار ضعف و ناتوانی میگردند و سعی میکنند ...
۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه
جنبش سبز مهاجرانی
مهاجرانی را دوست دارم . هم به خاطر قدرت بیان و هم به خاطر برهان قاطعی که برای سخنانش می آورد . مهاجرانی پاشنه یِ آشیل دولت اول خاتمی هم بود و هرگز فراموش نمی کنیم که دوره یِ او دوران درخشان مطبوعات و فرهنگ و هنر بود و حیف که چقدر کوتاه . همچنین دفاعِ اواز عملکردش وقتی که مجلس محافظه کار و اصول گرایِ پنجم استیضاحش نمود و رای اعتماد مجددی که گرفت . فراموش نکنید که عبدالله نوری نتوانست از همان مجلس رایِ دوباره بگیرد .
به هر حال سعی می کنم بیشتر اظهار نظرهایی مهاجرانی و نیز نقدهای اش را بخوانم و دنبال کنم . اما وقتی خواندم که وی دایره ی جنبش سبز را تنگ نموده و بر خلاف میر حسین که با آغوش باز خود سعی می کند تا همه ی آنانی را که در شعار اصلی جنبش ، یعنی دفاع ازآزادیِ بیان و احترام به حقوق اساسی مردم ، مشترک می باشند حفظ نماید ، خیلی ها را که بنا به رای او به بعضی چیزها معتقد نیستند یا منتقد چیزهایی هستند ، بیرون می گذارد ، دلگیر شدم . دلگیر از این که بر سر مهاجرانیِ عزیز چه آمده است ؟ نگران از این که جنبش یکی از اندشیمندانِ به نام خود را با این اظهار نظر عجیب از دست ندهد و دو دل برای خواندن یا نخواندن جرس !
آیا پشت این اظهار نظر معامله ای وجود دارد ؟ آیا باید منتظر اتفاقات عجیب تر از این هم باشیم ؟! آیا میر حسین بار دیگر بر وسعت دیدگاه در جنبش سبز تاکید خواهد نمود ؟! شک ندارم دراولین بیانیه یِ پس از این نظر ، وی چنین خواهد کرد .
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر